دانلود نمونه سوالات پیام نور تمامی رشته ها نوک مدادم به ته رسیده و دیوار اتاقم دیگر جایی برای شمردن روزهای بی تو بودن ندارد.یوسف زهرا نمیخواهی بیایی ؟؟؟
| ||
|
[ پنج شنبه 2 آذر 1391
] [ 16:24 ] [ رضا ] [ 2 آذر 1391
] [ 16:2 ] [ رضا ] [ 2 آذر 1391
] [ 16:2 ] [ رضا ] از پنجره نگاه بکن آره اون میاد درسته بی وفاست ولی باید بیاد
میدونه دلم براش بدجوری تنگ شده ولی نمیدونم دل اون چرا از سنگ شده
غم دوریش کم بودش حالا بی وفا شده نه یه زنگی نه تماسی آره بی رنگ شده
آخه من چکار کنم با این دل بهونه گیر ای خدا کمک بکن برو ای دلم بمیر
تو چرا سنگ نشدی میونه این همه سنگ میدونم دوسش داری مثل یه احصاصه قشنگ
آخه دوست داشتنیه مثل لیلا میمونه دل من شیدادییه مثل مجنون میمونه
فدای نازش این نازش کشته مارو حالا که عاشق شدم می خواد بگه از پیشم برو
خدایا این احصاصمو از دلم نگیر ولی خصلت بدو از دل یارم بگیر
آخه گناهم نداره همش تقصیره منه زود دل می بندم زود عاشق میشم اینم میشه گفت یه جوری گناهه منه ![]() [ 2 آذر 1391
] [ 16:2 ] [ رضا ] [ 2 آذر 1391
] [ 16:2 ] [ رضا ] سلام خدمت دوستان گرامی این شعر را به همگی شما تقدیم می کنم {غصه یه تو شادیه من} غصّه ی تو برای من ٬ شادی من برای تو دلت گرفت بگو خودم ٬ گریه کنم به جای تو روزای خوب برای تو ٬ شبای بد برای من بیستای قرمزمال ِ تو ٬ نمره ی رد برای من غصّه ی تو برای من ٬ شادی من برای تو دلت گرفت بگو خودم ٬ گریه کنم به جای تو نُتای رنگی مال ِ تو ٬ شعرغم انگیزمال ِ من بهارو عطرش مال ِ تو ٬ برگای پاییز مال ِ من غصّه ی تو برای من ٬ شادی من برای تو دلت گرفت بگو خودم ٬ گریه کنم به جای تو گلای قرمزمال ِ تو ٬ گلای پرپر مال ِ من قصّه ی اوّل مال ِ تو ٬ حرفای آخرمال ِ من شوق سفر برای تو ٬ دردِ سفر برای من رسیدناش برای تو ٬ فکرخطربرای من غصّه ی تو برای من ٬ شادی من برای تو دلت گرفت بگو خودم ٬ گریه کنم به جای تو لذتِ خنده مال ِ تو ٬ بارون ِ گریه مال ِ من صدآفرینا مال ِ تو ٬ حرفِ گِلایه مال ِ من آتیش عشقم مال ِ تو ٬ کتابِ سوختن مال ِ من عُمرِزیاد تو فال ِ تو ٬ رنج زیاد تو فال ِ من غصّه ی تو برای من ٬ شادی من برای تو دلت گرفت بگو خودم ٬ گریه کنم به جای تو قصرِ طلایی مال ِ تو ٬ موندن و ساختن مال ِ من همیشه بُردن مال ِ تو ٬ همیشه باختن مال ِ من خاطره ی خوش مال ِ تو ٬ تلخی رفتن مال ِ من نازواَداها مال ِ تو ٬ چشای روشن مال ِ من غصّه ی تو برای من ٬ شادی من برای تو دلت گرفت بگو خودم ٬ گریه کنم به جای تو خوابای رنگی مال ِ تو ٬ خوابِ پریشون مال ِ من ذوق ِ رهایی مال ِ تو ٬ رنجای زندون مال ِ من روزای زیبا مال ِ تو ٬ جمعه ی دلگیرمال ِ من قِسمتای خوش مال ِ تو ٬ غمای تقدیرمال ِ من غصّه ی تو برای من ٬ شادی من برای تو دلت گرفت بگو خودم ٬ گریه کنم به جای تو زندگی من مال ِ تو ٬ خستگی تو مال ِ من هرچی که داشتم مال ِ تو ٬ تا ردشی ازخیال ِ من ستاره بارون مال ِ تو ٬ اشکِ شبونه مال ِ من نازو کرشمه مال ِ تو ٬ اخم و بهونه مال ِ من غصّه ی تو برای من ٬ شادی من برای تو دلت گرفت بگو خودم ٬ گریه کنم به جای تو هرچی ترانَس مال ِ تو ٬ برق ِ نگاهت مال ِ من تمام دنیارو می دم ٬ صورتِ ماهت مال ِ من خورشید ومهتاب مال ِ تو ٬ شبای تاریک مال ِ من خونه ی ابرا مال ِ تو ٬ جاده ی باریک مال ِ من غصّه ی تو برای من ٬ شادی من برای تو دلت گرفت بگو خودم ٬ گریه کنم به جای تو بَرنده بودن مال ِ تو ٬ آخرِ بازی مال ِ من ترانه هام فدای تو ٬ هرچی می سازی مال ِ من سوارِ دورِ قصّه هام ٬ تو مال ِ من ٬ من مال ِ تو دیوونه ی نگات شدم ٬ من تورو کم دارم نرو غصّه ی تو برای من ٬ شادی من برای تو دلت گرفت بگو خودم ٬ گریه کنم به جای تو نظر یادت نره ![]() [ 2 آذر 1391
] [ 16:2 ] [ رضا ] [ 2 آذر 1391
] [ 16:2 ] [ رضا ] [ 2 آذر 1391
] [ 16:2 ] [ رضا ]
-هر جا که می بینم نوشته است : ” خواستن توانستن است ” آتش می گیرم ! یعنی او نخواست که نشد ؟! -چه رسم جالبی است !!!
-بنـــد دلـــم را -گاهی وسط یک فکر -این تو نیستی که مرا از یاد برده ای -همیشه درد از دیگران است -درست متر کن ! آدم ها هم قد خودشان اند ، نه هم قد تصورات تو -من ، تو : ما -هرگز نگو که دوست داری ، اگر حقیقتاً بدان اهمیت نمی دهی -تاکنون دوستی را پیدا نکرده ام که به اندازه ” تنهایی ” شایسته رفاقت باشد . . . (تورو) - حالـــــــا حرفـــــــهایمان بمـــــــاند برای بعد دلخوری هـــــــامـــــــان دلـــــــتنگی هـــــــامـــــــان و تمـــــــام اشکـــــــهای مـن با او چـــــــگونـــــــه میگـــــــذرد کــــــه با مـن نمی گذشت . . . ؟
- کاش میشد:بچگی را زنده کرد کودکی شد،کودکانه گریه کرد شعر ” قهر قهر تا قیامت” را سرود آن قیامت، که دمی بیش نبود فاصله با کودکی هامان چه کرد ؟ کاش میشد ، بچگانه خنده کرد . . .
![]() [ 2 آذر 1391
] [ 16:2 ] [ رضا ] [ 2 آذر 1391
] [ 16:2 ] [ رضا ]
اولين روز که چشمامو وا کردم ديدم يکی کنارم نشسته داشت به چشمام نگاه می کرد بهش گفتم تو کی هستی؟ ![]() [ 2 آذر 1391
] [ 16:2 ] [ رضا ] دست تو بالای همه دستهاست دست تو حتی روی قلبها هم اثر دارد دست تو است که مینگارد دلی با دلی هم آوا شود یا تنها به راه بیفتد دستم را بگیر و بدان که باور دارم یاری دستت برایم تا ابد کافیست هزار دشمنم ار میکنند قصد هلاک گرم تو دوستی از دشمنان ندارم باک هر قلمی که بکشی خوشنودم میکند اگر آواز زندگی باشد یا سفیر مرگ اگر نغمه همزیستی باشد یا هوهوی تنهائی هر چه از دوست رسد نیکوست و چه کسی دوست تر از کسی که به من از رگ گردنم نزدیکتر است؟ ![]() [ 2 آذر 1391
] [ 14:41 ] [ رضا ] [ 2 آذر 1391
] [ 14:41 ] [ رضا ] [ 2 آذر 1391
] [ 14:41 ] [ رضا ] معلم معمار شخصیت انسانهاست معلم بودن و معلم داشتن هر دو لذت بخش است در اولی در جوار جوانی و شادابی دانش آموزانت شاداب میشوی و شیره وجود خود را با کلمات به او مینوشانی و در دومی چشم و گوش و دل خود را در اختیار کسی قرار میدهی که با محبت تمام و مشتاقانه تو را پیش میبرد و از دالانهای بی اطلاعی به سمت روشنای نور دانائی میبرد پس این روز بر همه مبارک باد چه آموزنده و چه آموزگار
![]() [ 2 آذر 1391
] [ 14:41 ] [ رضا ] هه هه ن اشتباه نکنید مسخره نمیکنم به باد استهزا مگیرمتان اینهمه گفتیم ""لا تمشی علی الارض مرها"" گوش نکردید گفتیم سید علی را ببینید ""عباد الرحمن الذین یمشون علی الارض هونا"" گوش نکردید مسخره کردید آتش زدید و مست از سفاکی خوش بودید گفتیم ""الله یستهزءی بهم"" بیکن هیهات و حالا هم میگوئیم ""جاء الحق و زهق الباطل ان الباطل کان زهوقا""
مریم اکبری<اردکان>
![]() [ 2 آذر 1391
] [ 14:41 ] [ رضا ] سلام یک کودک 7 ساله در نهمین جشنواره ملی ایده های برتر حائز رتبه جوانترین ایده پرداز ایران شد این کودک (( محمدحسین زمانی )) نام دارد و تا کنون 5 دایره المعارف و کتب بسیاری را مطالعه و در زمینه آناتومینی بدن انسان و حیوانات و بسیاری مسائل فیزیک و مکانیک مطالعه و تحقیق و آزمایش داشته است به قول مادر این کودک، او در مواجهه با هر پدیده ای مکانیزم انرا بررسی و ایده های اصلاحی خود را بیان میکند بزرگترین افتخار این کودک عضویت در تیم جنگ نرم و صهیونیست شناسی کانون ولایت در بسیج یزد میباشد ![]() [ 2 آذر 1391
] [ 14:41 ] [ رضا ] دیشب به عشق امام هادی بعد از مدتها یک غزل سرودم در جهانی فقیر از شادی عاری از نغمه های آبادی مسلخی بی ترحم و غیرت مسلخ شعر سرخ آزادی شهرها عاری از درخت و بهار غرق در التهاب مردادی کوچه هاا ، بی چراغ ، بی دررو ذهنها ، زخم فکر الحادی سوخته قلب آینه حتی مرگ، تنها حیات این وادی آمدی و قیامتی کردی یاد الله، یادمان دادی دهمین عصمت منزه و پاک! با شمایم ، امام من! هادی!
اگرچه لایق ساحت امام علی النقی علیه السلام نیست اما از سکوت بهتره ![]() [ 2 آذر 1391
] [ 14:41 ] [ رضا ] [ 2 آذر 1391
] [ 14:41 ] [ رضا ]
كليات انگيزه اصلي و اصيل از اقدام به اين قيام بيبديل چه بوده است؟ براي جواب به اين سوال نگارنده نظريهاي مطرح نكرده است بلكه درصدد برآمده است با طرح مسأله به جستجوي پاسخها و راهحلهاي انديشمندان مسلمان بپردازد و با تبيين نظريات ايشان، گامي در جهت شناساندن قيام عاشورا و تنوير اذهان در تحليل درست و همهجانبه از آن بردارد. كتاب براي انجام اين كار رهيافتهاي مختلف علما را مورد بررسي قرار داده و محتاطانه رهيافتهاي ارجح را مطرح ميكند ولي با اين حال قضاوتهاي نهايي را برعهده خوانندگان ميگذارد.![]() برچسبها: عاشورا نینوا فلسفه, ادامه مطلب [ پنج شنبه 2 آذر 1391
] [ 14:36 ] [ رضا ] ديشب کنار رود دز ماندم براي تو يک شب دوباره رفت ومن ماندم به پاي تو از پله هاي آسمان پايين نيامدي؟ من ماندم و ادامه ي درد و بلاي تو با ماهيان رود دز بسيار گفته ام از جلوه هاي ويژه ي ناز و اَداي تو طراح صحنه ي دلم يک شب بياببين اينجا کنار رود دز خاليست جاي تو اي کاش بعدازاين همه بي خوابي اي عزيز سر مي گذاشتم شبي بر روي پاي تو تنهاميان موج غم من مانده ام غريب درد هميشگي من پس کو دواي تو؟ باز آمدم به ياد تو جاي هميشگي هر چه غزل ز سوز دل گفتم براي تو شاعر:روح الله رحیمی ![]() [ 2 آذر 1391
] [ 10:0 ] [ رضا ]
لحظه به لحظه دم به دم پربنما پیاله را
تا که ز می جوان کنم داغ درون لاله را چشم نما که از جفا وز سر عهد بی وفا ریخت به دامن خدا شبنم واشک وژاله را هرگه و گاه میکنم ناله زهجرت ای صنم گوش نما به من دمی تاشنوی توناله را هرشب وروزمن ز غم دام پیاده می کنم تا که به تیر آخرم صید کنم غزاله را مخلص مست می خوردازغم هجرخون دل سنگ صبور می شوم درد هزارساله را شعرازمحمدرحیمی ![]() [ 2 آذر 1391
] [ 10:0 ] [ رضا ] [ 2 آذر 1391
] [ 10:0 ] [ رضا ] [ 2 آذر 1391
] [ 10:0 ] [ رضا ] ای سر زیبای بریده سلام روشنی هر دل و دیده سلام ای سر سر مست نشسته به عرش عرش برای تو نشسته به فرش ای سر سر داده کلام خدا بر گل روی تو سلام خدا چشم به صحرای جنون دوختم از تب و تاب غم تو سوختم وایم اگر دست نگیری مرا یا به غلامت نپذیری مرا می شوم از درد غمت ناصبور می روم از شور سرت در تنور می خورم از درد می جام را می زنم آتش دل آرام را چشمم اگر منزل پایت نشد قلبم اگر مامن و جایت نشد شکر که راضی به رضایت شدم قابل خاک کف پایت شدم شکر که افتانم و خیزان تو بسته ی زلفین پریشان تو شکرکه این آیه مرا در سر است ابن حسین ابن علی رهبر است شعر از محمّد رحیمی
![]() [ 2 آذر 1391
] [ 10:0 ] [ رضا ] [ 2 آذر 1391
] [ 10:0 ] [ رضا ] [ 2 آذر 1391
] [ 10:0 ] [ رضا ] ![]() که غیر نقش تو در خاطرم نیفتادست اسیر نرگس مست تو هر چه پادشه است فدای قامت تو سروهای آزاد است چه گویم از لب شیرینت ای شهنشه دل که واله ی لب لعلت هزار فرهاد است به جز خرابه ی قلبم که خانه ی غم ِتوست تمام هیبت و شکلم ز بیخ بر باد است کلام "کن فیکون "را مخوان تو بر منِ نیست بیا که هستی مخلص به وصلت افتادست 1-قسمتی از آیه 82سوره مبارکه یسین"موجود باش و هر آن دم موجود می شود" محمد رحیمی ![]() [ 2 آذر 1391
] [ 10:0 ] [ رضا ]
با نام خدای شب نشینان الله عظیم،حیّ رحمان آغازگر وجود از جود روزی ده هر چه هست موجود ویرانگر کاخ خود پرستان روشنگر کوخ زیر دستان افسونگر چشم های مخمور شیداگر قلب های مهجور عالی صفت بلندهمّت جبّارِرحیم با مروّت آن کس که بزرگتر ندارد مانند خودش دگر ندارد رزّاق و کریم و مهربان است معمار زمین و آسمان است گفته است به بنده"نحن اقرب من حبل الورید"روز و هم شب ای شان تو برتر از خیالات بر بندگیت کنم مباهات ای دور ز تو تصوّر و فرض کلٌ لک قانتون فی الارض ای نور زمین و آسمان ها تو برتری از همه گمان ها ای نام شریف تو پر از نور از بندگی توایم مسرور ای ساکن عرش کبریایی ما از گل پست و تو خدایی الله عظیم من شبانم توصیف و سخنوری ندانم گر شد سخنم پر از خس و خار موسی مفرست پیشم ای یار زیرل تو لطیف و مهربانی ستّار عیوب بندگانی بالرغم قریب بودن تو غفّر و مجیب بودن تو دورم ز تو ای خدای توّاب من را تو به حق عشق دریاب دریاب که سخت ناتوانم هرچه که ضعیف باشد آنم من چون مگسی ضعیف و پستم هر چند پر از غرور هستم امّا تو بزرگوار هستی مدیون تو هست،هست هستی والله شنیده ام ز بالا لا تقنطوا من رحمة الله این بندۀ رو سیاه در بند را دور ز جفت خویش مپسند هر چند دلم همیشه داند با عشق علی همیشه ماند سرمست و خوش و عزیز و شاداب در عرصۀ حشر بی تب و تاب دوزخ به همه چو تام باشد بر آل علی حرام باشد مولای جهان علی است تنها آرامش جان علی است تنها شیرازۀ آفرینش از عشق بی شک وگمان علی است تنها آری ز علی دوباره آغاز در خلوت او دوباره پرواز ای خلوت تو پر از شقایق هستم به خدای عشق عاشق عاشق غم خویش را نداند اوصاف حبیب می شمارد اوصاف تو تا شمارش آید علم همه رو به خامش آید از عالم خاکیان جدایی تو روح بزرگ انبیایی آغاز کنم سخن به نامت از روی ادب کنم سلامت از روی ادب سلام بر تو مستی جهان تمام بر تو پرواز خوش است در هوایت آن سبز ترین ره ولایت پرواز خوش است لیک با تو از اوّل تو تو شروع تا تو والیل اذا عسغس ای نور والصبح اذا تنفس ای نور تو مست ترین امیر هستی کز جام خدای عشق مستی تو شیر خدا،یل خدایی از رنگ بد ریا جدایی بی رنگ ترین خدای فرشی هرچند ز ساکنان عرشی بی خواب ترین امیر دوران بابای تمامی یتیمان سرمست ترین خلیفه هستی کز بوی خوش نماز مستی الله عظیم ای خداوند مگسل زمن و امیر پیوند من خاک در امیر هستم از مردم کوفه سیر هستم از مردم کوفه داغ دارم کز کوفه کنون بدون یارم این کوفه چه بی وفاست مولا این کوفه چه بی حیاست مولا کوفه ز تو بی نصیب گردید چون پر دغل و فریب گردید ای کوفۀ پر فریب و نیرنگ در خانه گریختی تو از جنگ؟ ای کوفۀ جاهل سیه روی از حبّ علی نبرده ای بوی این بوی تعفن شما نیست؟ گر بوی فساد نیست پس چیست؟ ای مردم کوفه خوار باشید در بند عذاب نار باشید ای صورت مرد و سیرت پست بین تو جنس زن چه فرق است؟ از مرد تو زن سر آمد ای شهر کز خوی بشر نبرده ای بهر حیف از زن خوش نهاد و صورت ای وای ز مرد زشت سیرت ![]() [ 2 آذر 1391
] [ 10:0 ] [ رضا ]
تاتی آویم و هنی مندم مندیر تیات ارزه ار تا دم مرگم بنشینم مو به پات غم دیری به دلت درد گرونیه و کاش به دل تنگ مو ایزه همۀ درد و بلات هم مریدم هدی،هم پیر مو،مو پیر تونم تا که روز و شو آویده والله ری و پلات گل نرگس نفست عیسوی بیو چی خلیل وا تبر بت شکنی کن که خدا پشت و پنات قوم و خویشم ز دل و جون ای گوهنه"قم مهدی" و خوم و دام و بوم و کس و کارم به فدات سرودۀ محمّد رحیمی از دزفول ![]() [ 2 آذر 1391
] [ 10:0 ] [ رضا ]
محرم نخستین ماه از ماههای دوازده گانه قمری و یکی از ماههای حرام است که در دوران جاهلیت و نیز در اسلام، جنگ در آن تحریم شده بود.
محرم، ماه حزن و اندوه و عزاداری شیعیان در شهادت حضرت امام حسین علیه السلام است. غزوه ذات الرقاع، فتح خیبر، ازدواج حضرت زهرا، ورود امیر مؤمنان علی علیه السلام، حادثه خونین کربلا – تاسوعا و عاشورا و شهادت امام حسین علیه السلام و اسارت خاندان امام به کوفه و شام. همچنین نقل است که به خلافت رسیدن عثمان، قتل محمد امین برادر مأمون عباسی، قتل جعفر برمکی و انقراض آل برمک و دولت برامکه، واقعه هولاکو و مستعصم و انقراض دولت بنی عباس در این ماه بوده است. عروج حضرت ادریس به آسمان، استجابت دعای حضرت زکریا علیه السلام، عبور حضرت موسی علیه السلام از دریا و غرق شدن فرعونیان در نیل و عذاب اصحاب فیل نیز در ماه محرم رخ داده است.
![]() برچسبها: محرم, [ پنج شنبه 2 آذر 1391
] [ 9:31 ] [ رضا ] |
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |